92/6/3
3:14 ع
نکات پرس-حمید مشایخی راد/ رئیس جمهور سابق کشورمان ، جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد از معدود روسای جمهوری هستند که در ایران و بلکه جهان، بعد از اتمام دوره ی ریاست جمهوری شان هم، دشمنان و تخریب کنندگان سرسختی دارند. هشت سال پیش با شروع ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد، تمام آنهایی که با آمدن ایشان دچار ضرر و زیانی شده بودند و امتیازی از آنها سلب شده بود، جدا از حزب و طیف و دسته ی سیاسی شان، دست به دست هم داده و بر ضد احمدی نژاد قیام کردند. گویا در زیر پا گذاشتن احمدی نژادی که به تعبیر مقام معظم رهبری ارزش های انقلاب اسلامی را زنده کرده بود، هیچ اختلافی نداشتند! از کارشکنی های جزئی در سیاست، اقتصاد و فرهنگ گرفته تا کارشکنی ها و سنگ اندازی های بزرگ در عرصه ی های مختلف که نه تنها احمدی نژاد و دولتش را با چالش های جدی روبرو کرد بلکه گاها کشور را به لبه ی پرتگاه برد. شاید اگر احمدی نژاد طرف مقابل میرحسین موسوی در سال 88 نبود، ادعای تقلب و زیر بازی زدنی هم وجود نداشت. انگار خیلی سخت بود که بعد از چهار سال زحمت کشیدن و هزینه برای زدن رئیس جمهور قانونی کشور و تخریب وی در افکار عمومی،استفاده از بیت المال برای تبلیغات سیاسی خود و تخریب رئیس جمهور کشور، احمدی نژاد محبوب تر و مقتدرتر از همیشه پا میدان گذاشته و با رای بی نظیر 25 میلیونی ملت ایران، به ریاست جمهوری انتخاب شود.
اما تخریب رئیس جمهوری که بدعت مردمی بودن و خدمت بی منت را از خود بجای گذاشت، تنها مختص به زمان ریاست جمهوری اش نبود. امروز با اتمام دوره ی ریاست جمهوری احمدی نژاد،انگار هنوز از قدرت گرفتن احمدی نژاد ترس دارند! آنهایی که در زمان ریاست جمهوری ایشان دم از قانون گریزی احمدی نژاد می زدند، خود در کمال وقاحت، مصوبات دولت احمدی نژاد را خارج از چارچوب قانون لغو کرده و بعد از آن هم تهدید به لغو تمام مصوباتی می کنند که در دوره ی انتقال به تصویب دولت رسیده است. گویا کینه ها و بغض های مانده در دل افراد، نه تنها باید بر سر احمدی نژاد و دولتش خالی شود، بلکه نباید ملتی که در این 8 سال به احمدی نژاد رای داده و همواره از او حمایت و استقبال می کردند هم از این کینه ها در امان باشند.
اما همیشه آنهایی دشمنی می کنند که کوچک و حقیر هستند، آنهایی که از روح بزرگ و اخلاق نمونه ای برخوردارند، انرژی خودشان را در دشمنی با دیگران به هدر نمی دهند، این افراد با تکیه بر ارزش های انسانی، با دیگران و حتی مخالفان خود برخورد می کنند. آنها تنها به دنبال ایجاد محبت و دوستی و خدمت به خلق خداوند هستند. اما جریان مقابلی که در این 8 سال آنچنان تو دهنی از ملت و رای بی نظیر آنها خورده است که حال عرصه ی خالی را، میدانی نه برای مبارزه بلکه برای نامردی کردن و از پشت خنجر زدن یافته است. شاید دکتر احمدی نژاد جزو معدود روسای جمهوری است که بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری، از دست تخریب ها و تهدید ها در امان نیست. گویا احمدی نژاد که به تعبیر مقام معظم رهبری ارزش های انقلاب را سر دست گرفت و به آنها افتخار کرد باید تاوان ولایتمداری و ارزش مداری اش را بدهد.
آنهایی که چشم دیدن خدمت بی منت احمدی نژاد را در 8 سال گذشته نداشتند و از هر فرصتی برای تخریب این خدمات استفاده می کردند، گویا تحمل ادامه ی این خدمات را ندارند. این افراد تمام وقت به وسیله ی رسانه های خود از جریان احمدی نژاد با عنوان "افراطی گری" و "تندروی" سخن می گویند و در حال زمینه سازی توهین ها و تهمت های بزرگتر هستند. گویا از نظر این افراد که خود را جریان اصیل انقلاب اسلامی و یار و یاور امام (ره) می دانند، انقلابی گری و پایبندی به ارزش های انقلاب حضرت روح الله(ره) افراطی گری و تندوری تلقی می شود!.
این جریان مخالف، در تازه ترین سناریوی خود به جهت ترس و واهمه از ادامه ی فعالیت احمدی نژاد و حلقه ی طرفداران و حامیان دولت در محیطی دیگر، اهرم های فشار را آماده کرده تا بتوانند راه اندازی دانشگاه را به تعویق بیاندازند. آنها فکر می کنند فردی که رئیس جمهوری را نه آقایی بر مردم بلکه نوکری ملت می داند و خدمت بی منت به خلق را جزو وظایف شرعی خود می پندارد، با راه اندازی دانشگاهی علمی، به دنبال تشکیل حزب و دسته ی سیاسی است. گویا این آقایان مصداق همان ضرب المثلی هستند که می گوید: کافر همه را به کیش خود پندارد!. این عناصر تندروی سیاسی به ظاهر معتدل! با حمله به دانشگاه ایرانیان آن را غیر قانونی دانسته و هدف از تشکیل این دانشگاه را سیاسی کاری و استفاده حزبی اعلام کردند.
عده ای دیگر وقتی با زحمت فراوان نتوانستند ایرادی حقوقی به دانشگاه وارد کنند، آن را غیر اخلاقی و استفاده از رانت عنوان کردند.گویا از ترس فعالیت محمود احمدی نژاد و رجعت دوباره احمدی نژاد از فضای فرهنگی و دانشگاهی به فضای سیاسی و آجر شدن دوباره ی نان عده ای، رانت خواری های خودشان را فراموش کرده اند که چه دانشگاه ها و بانک هایی را با پول های باد آورده تاسیس کردند. حالا دانشگاهی که شماره حسابش از تلویزیون به جهت دریافت کمکی مردم اعلام می شود را غیر اخلاقی و مصداق استفاده از رانت می دانند. آنها با این حرف توهین بزرگی را هم متوجه شورای عالی انقلاب فرهنگی کردند که بر صدور مجوز دانشگاه ایرانیان، نظارت کامل داشته است.
عده ای دیگر در ظاهر با خونسردی و اعتقاد کامل به گفته خود، تشکیل دانشگاه ایرانیان را شوخی می دانند و می گویند که تشکیل این دانشگاه غیر قابل اجرا و غیر عملی خواهد بود و پس از مدتی فراموش خواهد شد. و مردم هم به این دانشگاه رغبتی نشان نخواهند داد! گویا این افراد در حین تخریب ها می خواهند افکار عمومی را هم به وسیله ی شانتاژ رسانه ای با خود همراه کنند. اما انگار خبر واریز صد و شصت میلیون ریال به وسیله ی مبالغ جزئی و از مناطق محروم در دو هفته به حساب دانشگاه ایرانیان را نشنیده اند!. از این افراد باید پرسید که اگر تشکیل دانشگاه ایرانیان را شوخی می دانید پس نگرانی هایتان برای چیست؟ گویا انقدر نگران هستید که حاضرید تمام صقحات سایت ها ، روزنامه ها ، و هفته نامه های خود را صرف زدن این دانشگاه کنید ؟
ای پیک راستان خبر یار ما بگو....احوال گل به بلبل دستان سرا بگو.....ما محرمان خلوت انسیم غم مخور.....با یار آشنا سخن آشنا بگو.....برهم چو میزدآن سر زلفین مشکبار.....با ما سر چه داشت زبهر خدا بگو.....آن کس که منع ما زخرابات می کند.....گو درحضورپیر من این ماجرا بگو.....گردیگرت برآن دردولت گذربود.....بعداز ادی خدمت وعرض دعا بگو.....هرچندما بدیم تو مارابدان مگیر.....شاهانه ماجرای گناه گدا بگو....بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان.....با این گدا حکایت آن پادشاه بگو.....جان ها ز دام زلف چو بر خاک می فشاند....بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو.....جان پرور است قصه ارباب معرفت.....رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو